حتماً تجربه کردهايد که هنگاميکه در يک استخر يا زيرِ دوش حمام که دمايِ آبِ آنها با دماي بدنتان تقريباً يکسان است قرار ميگيريد سردتان ميشود و حتي ممکن است از سرما لرز نيز بکنيد. آيا از خود پرسيدهايد چرا درحاليکه آب و بدنتان و حتي محيط درابتدا همدما هستند اما با آبتني ناگهان دماي بدنتان پايين ميآيد و سردتان ميشود؟ همچنين يک روش براي خنک کردن محيط، آبپاشي است يعني محيطِ مرطوب يا خيس خنکتر از بقيهِ جاهاست. همچنين آب در يک تُنگ سفالي که با نشت تدريجي آب همواره ديوارهي بيروني آن مرطوب ميماند خنکتر از دماي هواي بيرون است که علت آن تبخير رطوبتِ روي تُنگ است. هواي زيرزمينهاي مرطوب نيز بهخاطرِ تبخير رطوبت خنکتر از طبقات بالايي است. بهنحوِمشابه آيا از خود پرسيدهايد چرا محيط پارکهاي پردرخت و پُرچمن بهنحو قابل توجهي خنکتر از محيطهاي مجاورِ اطراف آنهاست؟ پاسخ البته اين است که رطوبت خاک توسط برگهاي گياه جذب ميشود و برگهاي درمعرضِ محيط درواقع اجازه ميدهند اين رطوبت از طريقِ آنها تبخير شود يعني گويا برگها با جذب آبِ خاک در خود و گسترشِ آب در سطوح پهنِ خود بهنوعي اقدام به آبپاشيِ گستردهي محيطِ پارک مينمايند و در اثرِ تبخير اين آب، محيط خنکتر ميشود. اما سؤالِ اساسي همچنان باقي ميمانَد که چرا درحاليکه دماي آب و محيط يکسان است تبخير باعثِ پايين آمدنِ دما ميشود؟ (مثلاً اگر بهجاي آب، الکل که سريعتر تبخير ميشود به بدنتان بزنيد احساسِ سرماي بيشتري ميکنيد.)

براي يافتنِ پاسخ، وضعيت جوشِ يک مايع را بهياد آوريد. هنگامي که يک مايعِ درحالِ گرفتنِ گرما به نقطهي جوشِ خود ميرسد دماي آن ثابت ميماند و گرمايِ گرفته شده صرف تبخير مايع در دماي ثابتِ جوش ميشود. چنين خاصيتي، يا خاصيتي کمابيش مشابهِ آن، را مايع تنها در نقطهي جوش ندارد بلکه اصولاً اين امکان وجود دارد که مايع بههنگامِ تبخير سطحي از محيط گرما بگيرد اما بهجاي اينکه اين گرما صرف افزايش دمايش شود صرف تبديل حالتِ آن از مايع به گاز (بخار) شود بدونِ اينکه دماي مايع و گاز تفاوتي با يکديگر داشته باشد. بهعبارتِ ديگر، قابلِ تصور است درحاليکه انرژيِ جنبشيِ متوسطِ مولکولهاي مايع که مشخصهي دماي مايع است با انرژي جنبشيِ متوسط مولکولهاي گاز که مشخصهي دماي گاز است يکسان است اما گرما يا انرژيِ جنبشيِ اضافهاي که مايع ميگيرد تنها صرف افزايشِ فاصلهي متوسط بين مولکولهاي مايع براي تبديلِ آن به گاز ميشود بدون اينکه انرژي جنبشيِ متوسطِ مولکولهاي آن را تغيير دهد.
اما در اينجا اتفاقي که ميافتد اين است که گرمايي که مايع براي تبخير سطحي خود از محيط ميگيرد دماي محيط را پايين ميآورد زيرا محيط گرما از دست داده و لاجَرَم خنکتر ميشود. حال، اين محيط ميتواند محيطِ پارک باشد که شما براي خنکي در آن استراحت ميکنيد يا داخلِ بدنِ شما باشد که شما براي خنکي پوستتان را غرقه در آب ساختهايد يا فضاي حياطتان باشد که شما آنرا آبپاشي کردهايد يا آب درون تُنگ سفالي باشد که در گرما نوشِ جان ميکنيد.
آيا يخچال نيز بههمين روش اقدام به سرماسازي ميکند؟ بله، گرچه يخچال کارِ اضافهتري نيز انجام ميدهد. اين کارِ اضافهتر اين است که يخچال گرماي گرفته را بهسمتِ معيني پمپاژ ميکند. مکانيسمِ کار يخچال بهطور ساده تبخير (و سپس ميعانِ) گاز فرئون است. در فرايندِ تبخيرِ گاز فرئون گرما از محيط داخليِ يخچال گرفته ميشود و صرف تبديلِ حالت فرئون از مايع به گاز ميشود که سپس اين گاز، تحت فشار در پشت يخچال اين گرما را از دست داده (و به محيط بيرونِ يخچال ميدهد) و خود مجدداً به مايعِ فرئون تبديل ميشود که سپس مجدداً فرايند تکرار ميشود و مايعِ فرئون تبخير ميشود (و دما را از محيط داخليِ يخچال ميگيرد) و ....
/ن