توزيع ماکسول- بولتسمان | نحوه توزيع انرژي جنبشي يا سرعت مولکولي بين مولکولهاي يک گاز | Maxwell- Bultzman |
ثابت گازهاي ايدهآل | ضريب تناسب در معادله حالت يک گار ايدهآل و يکي از مقادير 0.082056L.atm/K.md است. | Ideal gas constant |
جذر ميانگين مجذور سرعت | جذر ميانگين مجذور سرعتهاي مولکولي | root-mean-square speed |
حجم مولي استاندارد | حجم يک مول از گاز در دما و فشار استاندار که 22.414L است. | standard molecular volume |
دماي بحراني | دمايي است که بالاتر از آن ، هرچند هم که فشار زياد شود، مايع شدن گاز ناهمگن است. | Critical temprature |
ضريب تراکم پذيري | PV/RT که در آن ، P فشار گاز ، V حجم گاز ، R ثابت گازهاي ايده آل وT دماي مطلق است. ضريب تراکم پذيري براي يک مول از گاز ايدهآل همواره برابر واحد است. | Conversion factor |
فشار | نيرويي است که بر واحد سطح وارد ميشود. | Pressure |
فشار بحراني | فشار لازم براي مايع شدن يک گاز در دماي بحراني آن | Critical pressure |
فشار جزيي | فشاري که يک جزء از يک مخلوط گازي اگر به تنهايي در حجم مورد نظر ميبود، اعمال ميکرد. | Partial pressure |
قانون آمونتون | فشار يک گاز ، در حجم ثابت ، بهطور مستقيم با دما تغيير ميکند. | Amonton,s Law |
قانون بويل | حجم يک گاز در دماي ثابت به نسبت عکس فشار تغيير ميکند. | Boyle ,s law |
قانون ترکيب حجمي گيلوساک | حجم گازهاي مصرف شده يا توليد شده در يک واکنش شيميايي ، اگر در دما و فشار ثابت اندازه گيري شده باشند، با نسبتهاي اعداد صحيح کوچک بيان ميشود. | Gay-Lussac,s low of combining |
قانون شارل | حجم يک گاز ، در فشار ثابت ، بهطور مستقيم با دماي مطلق تغيير ميکند. | charles Law |
قانون فشارهاي جزيي دالتون | فشار کل مخلوطي از گازها برابر مجموع فشارهاي جزيي هر يک از گازها است. | Dalton,s Law of partial pressure |
قانون نفوذ گراهام | سرعت نفوذ يک گاز با جذر چگالي يا جذر وزن مولکول آن گاز نسبت معکوس دارد. | Graham,s Law of effusion |
کسر مولي | نسبت تعداد مولهاي يک جزء در يک مخلوط به تعداد کل مولها در آن مخلوط | mole fraction |
مسافت آزاد ميانگين | فاصله ميانگيني است که يک مولکول بين برخوردهاي خود با ساير مولکولهاي گاز طي ميکند. | mean free path |
معادله واندروالس | معادله حالت گازها. نوعي از معادله حالت گاز ايدهآل که نيروهاي جاذبه بين مولکولي و حجم اشغال شده توسط مولکولهاي گاز را به حساب ميآورد. | Vander wool,s equation |
نظريه جنبشي گازها | مدلي است در سطح مولکولي که ميتوان آن را براي توضيح قوانين گازها بکار برد و معادله گاز ايده آل را بدست آورد. | Kinetic theory of gases |
آنتالپي تبخير | انرژي لازم براي تبخير مقدار معيني مايع (معمولا يک مول يا يک گرم) در دماي معين | Enthalpy of vaprization |
آنتالپي تبلور | تغيير آنتالپي در تبديل مقدار معيني مايع (معمولا يک مول يا يک گرم) به جامد در دماي معين | Enthalpy of crystllization |
آنتالپي ذوب | انرژي لازم براي ذوب کردن مقدار معيني جامد (معمولا يک مول يا يک گرم) بر جامد در دماي معين | Enthalpy of fusion |
آنتالپي ميعان | تغيير آنتالپي در تبديل مقدار معيني گاز (معمولا يک مول يا يک گرم) در دماي معين | Enthalpy of condenstion |
تبخير | فرآيند تبديل مايع به گاز | Vaporization |
تصعيد | فرآيند تبديل مستقيم جامد به گاز بدون عبور از حالت مايع | Sublimation |
تعادل | شرايطي که در آن ، سرعت دو تمايل مخالف برابر ميشوند. | equilibrium |
فشار بخار | فشار بخار در حالت تعادل با مايع خالص يا جامد خالص در دماي معين | vapour pressure |
معادله کلازيوس- کلاپيرون | معادله اي است که فشار بخار يک مايع در دو دماي مختلف را با يکديگر و با آنتالپي تبخير آن مايع مرتبط ميسازد | Clausius- Clapeyron equation |
نقطه انجماد | دمايي که در آن ، فازهاي جامد و مايع با يکديگر در حال تعادلند. اگر فشار کل ، 1atm باشد، اين مقدار را انجماد عادي ميناميم. | Solidify point |
نقطه جوش | نقطه جوش يک مايع ، عبارت از دمايي است که در آن ، فشار بخار مايع با فشار بيروني برابر ميشود و نقطه جوش عادي يک مايع ، دمايي است که در آن ، فشار بخار مايع برابر 1atm است. | boiling point |
نقطه ذوب | مراجعه کنيد به نقطه انجماد | melting point |
نقطه سه گانه | دما و فشاري که در آن ، حالات جامد ، مايع و گاز يک ماده در عين حال با يکديگر در حال تعادلاند. | triple point |
آبپوشي | فرايندي است که آن ، مولکولهاي آب به سوي ذرات ماده حل شده جذب ميشوند و آنها را احاطه ميکنند. | Hydration |
آزيوتروپ | محلولي است که فشار بخار آن ، بالاتر يا پايينتر از فشار بخار هر يک از اجراي خالص است. اگر فشار بخار بالاتر باشد، آن محلول ، آزيوتروپ با نقطه جوش مينيمم و اگر پايينتر باشد، آزيوتروپ با نقطه جوش ماکزيمم است. | Azeotrope |
آنتالپي آبپوشي | تغيير آنتالپي مربوط به فرآيند آبپوشي يونهاي گازي از مقدار معيني (معمولا يک مول) از يک ماده حل شده است. | Enthalpy of hydration |
آنتالپي انحلال | تغيير آنتالپي مربوط به فرآيند انحلال مقدار معيني (معمولا يک مول) از يک حل شونده در يک حلال است. مقدار اين آنتالپي به دما و غلظت نهايي محلول بستگي دارد. | Enthalpy of solution |
اسمز | فرآيند عبور مولکولهاي حلال از غشاي نيمتراوايي است که دو محلول را از يکديگر جدا ميکند. جهت عبور اين مولکولها به سوي محلول غليظتر است. | Osmosis |
اصل لوشاتليه | هر سيستم در حالت تعادل نسبت به تغيير شرايط ، عکسالعمل نشان داده، در جهت مقابله با آن عمل ميکند. | Le,chatelier,s priciple |
تقطير | جداسازي اجزاي سازنده يک محلول با روش تبخير و تراکم است. | Distillation |
خواص غلظتي | خواصي از يک محلول است که به غلظت ذرات ، نه به ماهيت اين ذرات ، بستگي دارند. اين خواص ، عبارتند از کاهش بخار ، نزول نقطه انجماد ، صعود نقطه جوش و فشار اسمزي | Colligalive properties |
ضريب وانت- هوف | عبارت از نسبت مقدار خاصيت غلظتي اندازه گيري شده يک محلول به مقدار محاسبه شده آن خاصيت است، به فرض اينکه ماده حل شده غير الکتروليت باشد. | Van,t Hoff factor |
قانون رايول | فشار جزيي هر جزء از يک محلول ايده آل در بخار آن محلول برابر با حاصلضرب فشار بخار آن جزء به صورت خالص در کسر مولي آن جزء در محلول است. | Rault,s Law |
قانون هنري | وقتي که يک گاز در يک مايع بدون واکنش شيميايي حل ميشود، مقدار گاز حل شده در مقدار معيني از مايع با فشار جزيي آن گاز در بالاي محلول نسبت مستقيم دارد. | Hanry,s Law |
محلول ايده آل | محلولي است که از قانون رايول پيروي ميکند. يک محلول دو جزيي متشکل ازB,A وقتي ايده آل است که در آن ، نيروهاي بين مولکولي مولکولهايB,A و مولکولهايA,A و مولکولهايB,B اساسا يکسانند. | Ideal solution |