بعد چهارم زندگي همان باورها، آرمان ها و يا تصورات دروني است که داراي قدرت شگرف تأثيرپذير و تأثيرگذاري است. در بخش نخست مقاله به 23 روش جهت تقويت بعد چهارم زندگي اشاره شد و حالا ادامه مقاله...
24.در جهت تقويت بعد چهارم، به صبح و سپيدي ايمان بياوريم، رويش را همواره پيش رو ببينيم و از زمان حال به آينده پلي بزنيم؛ زيرا چشم نوازش گر فردا منتظر شماست.
25.جالب است بدانيد كه حتي فلاسفه بدبين و متفاوت نيز وقتي از موفقيت و اراده صحبت مي كنند، تسليم تأثير مثبت بعد چهارم، يعني اراده و توفيق مي شوند؛ نيچه فيلسوف آلماني مي نويسد: تنها فرماني كه شخص بايد بي چون و چرا به آن پاسخ دهد، فرماني است كه درونش صادر مي كند و اين نداي دروني است كه جهت و هدف تلاش ها و به بياني بهتر اراده او را شكل مي بخشد.
26.افلاطون كه از حكماي سبعه (دانشمندان هفت گانه) يونان است، مي نويسد: «ذهن آدمي خالق واقعيت است و براي تغيير واقعيت، بايد ذهن را تغيير داد». اين تغيير، در حقيقت در بعد چهارم نهاد آدمي است.
27.حال براي كاهش چرخه منفي و تلقين ضعف و شكست، همواره بايد روحيات منفي را طرد نمود.
رابينز مي نويسد: بايد از محيط خود، عواملي را كه در شما روحيات منفي ايجاد مي كنند، بزداييد و به جاي آنها عوامل مثبت را در ذهن خود و ديگران جاي دهيد.8
28.يكي از اساتيد دانشگاه تهران توصيه مي كرد كه حتي در زندگي دانشجويي براي كاهش بار افكار منفي و تقويت انديشه مثبت و تقويت ذهن، از معاشران و هم نشينان و هم اتاقي هاي نااميد، منفي باف، مستأصل، بدبين، بدگمان و ورشكسته، دوري كنيد؛ زيرا آنها ترمز بزرگند.
29.نبايد فراموش كنيم كه بعد چهارم يا روان تحليل گر، اگر مدام تحت تاثير افكار منفي يا القائات نااميدانه و بدبيني و بدگماني قرار گيرد، بعد از مدتي عادت و سپس باور و در نهايت به يقيني بودن اين تصورات و توهمات روي مي آورد.
30.از روش هاي توصيه شده جهت تقويت بعد چهارم زندگي، روش الگوبرداري و مدل سازي ذهني است. ما مي توانيم از افراد موفق الگوبرداري كنيم و در ذهن خويش دست به مدل سازي مناسب بزنيم.
31.هنر تفكر، در تقويت بعد چهارم بسيار مؤثر است. در تعمقّ يا تفكر عميق، هيچ رمز و رازي وجود ندارد. همه مردم اغلب به فكر فرو مي روند؛ ولي كمتر اتفاق مي افتد كه تفكّري سازنده داشته باشند.
32.تعمّق واقعي و سازنده آن است كه به سرچشمه فياض حقيقت برسيم و به لحظه اي دست يابيم كه تا ابد دوام داشته باشد و محو آفريننده اي شويم كه همه چيز از اوست. براي اين كار آرام بنشينيد و هر نوع تنش و تشويشي را از جسم و جان بزداييد و آن گاه تمام افكار خود را متوجه هستي بيكران و غايت وجود سازيد و در آن صورت است كه مي توانيد ادعا كنيد درباره حقايق هستي به تفكر و تعمق پرداخته ايد.
33.اوسپنسكي، يكي از صاحب نظران روان شناسي، معتقد است:
صداهاي باطني و دروني (بعد چهارم) ما عاقبت از چنان طنين نيرومندي برخوردار مي شود كه انعكاس آن در خارج نيز به گوش خواهد رسيد. افكار خاموش و تخيلات آدمي، سازنده يا منفي، شكل، تجربه و كنش هر حادثه اي را در زندگي به خود خواهند گرفت.
34.فلج رواني چيست؟
ما چون تابعي از طرز تفكر خويشتن هستيم، از اين رو متأثر از طرز تفكر خويش عكس العمل نشان مي دهيم. مورفي9 مي نويسد: دكتر سيبوري، يكي از روان كاوان مشهور نيويورك برايم تعريف مي كرد كه يك روز مردي به سراغم آمد و اظهار داشت كه همسرش ناگهان فلج شده است و پزشكان در معالجه اش درمانده اند. دكتر سيبوري مي گويد: وقتي به عيادت آن زن رفتم، بعد از معاينات اوليه، متوجه شدم كه او سلامت كامل جسمي دارد و دچار فلج رواني شده است؛ يعني در انديشه خود، دچار ناتواني شده و به جسمش سرايت كرده است.
از اين رو چاره اي جز آن نديدم كه در نحوه انديشيدن او تغيير ايجاد كنم. براي اين كار از او خواستم كه خود را در وضعيتي قرار دهد كه در حالت تندرستي مي توانسته است از عهده كارهاي دل خواه خود برآيد و هر روز اين تمرينات را به مدت 15 تا20 دقيقه و به تعداد 4 تا 5 بار در روز انجام دهد؛ امّا براي او شرح دادم كه اين سه نكته را در نظر بگيريد:
1. به نتيجه مثبت اين عمل كاملاً ايمان بياورد.
2. افكار منفي را يك سره دور بريزد.
3. براي او شرح دادم كه هر تصويري را با ايمان و اعتقاد كامل به ذهن بسپارد كه در اين صورت، نتايج مثبت آن را حتماً به چشم خواهد ديد.
درست سه ماه بعد، دكتر سيبوري طبق توافقي كه با كادر كالج آن زن در بيمارستان به عمل آورده بود، از آنها خواست كه سر ساعت معيني از دسترس او خارج شوند و بيمار را بهحال خود بگذارند. سپس به زن گفت كه پسرش كه در هند اقامت دارد، مي خواهد با او تلفني صحبت كند و در ضمن پسر بانوي مزبور نيز در جريان امر قرار گرفته بود.
در ساعت مقرر، تلفني كه در گوشه ديگر اتاق قرار داشت، شروع به زنگ زدن كرد و زن كه بي طاقت شده بود در ضمن بيم آن را داشت كه اگر بخواهد پرستاران را صدا كند، فرصت از دست برود، ناچار از جا بلند شد و به طرف تلفن به راه افتاد؛ او واقعاً معالجه شده بود.10
35.تفكردرون، نظاره احوال درون و تجلي گاه عوارض بيرون است. براي اين كه بتوانيد به مرحله تعمق روحي برسيد و تأثير مثبتي بر بعد چهارم زندگي داشته باشيد، ابتدا بايد افكار منفي را از خود دور كنيد.
36.گاهي وجود يك فكر منفي و شكست خورده در خانه يا محل كار و استراحت، جمعي را از توفيق باز مي دارد و تأثيرات مخرّب ذهن او، حتي محيط را نيز متأثر مي سازد.
37.امرسون (فيلسوف معروف) و بنيان گذار مكتب تعالي فكر و روح، خود از كساني بود كه با نيروي بعد چهارم، يعني تفكر مثبت، توانست بر بيماري خويش فائق آيد و از مرض مهلك سل كه گريبان گيرش شده بود، رهايي يابد.
او مي گويد ساعت ها مناظر زيباي طبيعت و شكوه و عظمت آن را در ذهن و ضمير خود مرور مي كرده است و خاطرات خود را در اين باره چنين شرح مي دهد: من خود را در عالمي ديگر مي ديدم؛ در كوهستاني پوشيده از برف و در صبحدم و آسمان ابري، بي آن كه هيچ فكر ديگري را به ذهن راه دهم و در آن چشم انداز ملكوتي به پرواز در مي آمدم و شادي و شعف زندگي را با تمام وجود حس مي كردم و خود را جزئي از آن مي يافتم و بدين گونه كم كم بيماري از كالبدم جدا مي شد.
38.امروزه ثابت شده است هنگامي كه ما ضمير باطن خود را با احساسات منفي و سياه و باورهاي سراپا غلط، آغشته و آلوده سازيم، طبيعي است كه بايستي از نتايج و نشانه هاي آن در هراس و در رنج باشيم.
39.براي تطهير و پاك سازي ضمير باطن از احساسات منفي، سه راه پيشنهاد شده است كه آنها عبارتند از:
1. باورمندي به اين نكته كه بعد ديگري نيز در نهاد ما وجود دارد كه از آن غفلت داشته ايم.
2. تلقين و تقويت بعد مثبت و ايمان به فصل رويش و حركت، خصوصاً با اكسير اميد و دعا.
3. تداوم انديشه مثبت و دور افكندن تدريجي افكار منفي.
40.گناهان و اشتباهات و حتي تجاوزات و اهانت هاي آزار دهنده را مي توان از پهنه ضمير باطن زدود و خود را از اثرات و عواقب و كيفرهاي آن كه طبعاً آثار منفي و مخربي بر ذهن و روان مي گذارند و بعد چهارم را زمين گير مي كنند، رهانيد.
41.نبايد فراموش كنيم كه خود بعد چهارم نيز جزئي از وجود بيكران آدمي است؛ زيرا هر انساني بازتاب و پرتوي از آفرينش بيكران و تمام قدرت هاي پروردگار است كه در او متجلي شده است و در زندگي مجال رشد و تحول و تأثير و تأثر تا بيكرانگي ها مهياست و از قانوني به نام تفكر مثبت 11 تبعيت مي كند؛ زيرا مي گويد: براي موفقيت و شادي در تمام جنبه هاي زندگي، تفكر مثبت، امري ضروري است و با خوش بيني افراطي متفاوت است؛ زيرا شيوه تفكر شما نشان دهنده ارزش ها، اعتقادات و انتظارات و حتي وضعيت آينده شماست.12
پينوشت
.1.Belives
2. منصور فلاحي، انسان موفق، انتشارات محور، تهران 1382، ص 402.
3. همان، ص 402.
4. شاگتي گواين، تو هماني كه مي انديشي، ترجمه گيتي خوش دل، تهران 1381.
5. عليرضا يلدا و دكتر مؤيد علويان، نكته ها، نشر طبيب، تهران 1376، ص 67.
6. انسان موفق، ص 38.
7. همان، ص 381.
8. آنتوني رابينز، به سوي كاميابي، ترجمه مجرد زاجه كرماني، نشر كاكتوس، تهران 1380.
9. ژوزف مورفي، غير ممكن، ممكن است، ترجمه هوشيار رمز آزما، انتشارات پسنج، تهران 1380 ص 60.
10. همان، ص 64.
11. برايان تريسي، كتاب كوچك بزرگ، ترجمه اشرف رحماني، كورش طارمي، انتشارات راشين، تهران 1381، ص 21.
12. همان، ص 21.