جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زمان آن رسيده که بگذاريم بازارها به کارشان برسند
-(1 نفر) 
زمان آن رسيده که بگذاريم بازارها به کارشان برسند
بازدید 341
گروه: دنياي فن آوري
با وجود تلاش پيگير و نيات خوب مقامات رسمي، وقتي اقتصاددانان و کارشناسان تاريخ بحران مالي فعلي را در نظر بگيرند، به احتمال زياد به اين نتيجه مي رسند که دولت باعث طولاني و عميق شدن اين بحران شده است. به ويژه، مقامات فدرال رزرو، کميسيون ارز و اوراق بهادار و وزارت خزانه داري به خاطر از بين بردن اعتماد عمومي نسبت به سيستم اقتصادي که بايد حافظ آن باشند، مستحق سرزنش هستند.
به نظر مي رسد که فدرال رزرو، خزانه داري و کميسيون ارز و اوراق بهادار دچار هراس شده اند. اذهان بحران زده، مسوولان حفظ بازار سرمايه ايالات متحده آمريکا را به سمتي پيش برد که تعهدات مادام العمرشان نسبت به بازارهاي سرمايه را به نفع اقدامات تنظيمي فوري و کوتاه مدت به کناري نهند. حتي بدتر از آن، در ماه هاي اخير متوليان سياست هاي پولي و مالي پايه اي ترين اصول کار در بانک مرکزي که همان مسووليت ايجاد ثبات و حفظ اطمينان در بازار سرمايه است را از ياد برده اند. ظاهرا مسوولان بانک مرکزي، ناگهان تمام اطمينان شان را به خودشان و به ابزارهاي استاندارد سياست هاي پولي و مالي از دست داده اند.
طرح اصلي خزانه داري قرار است براي انتقال دلارهاي بي زبان ماليات دهندگان و حق اعمال نظر بي قيدانه در نحوه خرج کردن اين دلارها، به خزانه داري بدون اين که کنگره يا دستگاه قضايي مزاحمتي ايجاد کند به کار گرفته شود. اين طرح سيگنال بدي به بازارها فرستاد و به جاي حفظ اطمينان، هراس همگاني و ترس را به بازار تزريق کرد. طرح نجات بيراستيرن (Bear Stearn) مثال ديگري است از اين که دخالت هاي کوتاه مدت دولت باعث کاهش تلاش بازارها براي تثبيت خودشان مي شود. براي راضي کردن جي.پي. مورگان به بلعيدن بير استيرن، فدرال رزرو موافقت کرد که يک وام 29 ميليارد دلاري بدون حق مراجعه (nonrecourse ) به اين بانک بدهد. رييس بانک مرکزي، بن برنانک اين اقدام را اين گونه توجيه کرد که ورشکستگي بير استرين مي توانست منجر به «بازشدن کوک بحران زاي» مبادلات مالي در اقتصاد شود.معلوم نبود که چرا بيراستيرن و نه لمن برادرز نجات داده شد، اما وقتي ورشکستگي لمن برادرز به دنبال نجات بير استيرن رخ داد، نمي شد از اين نتيجه گيري اجتناب کرد که نجات بير استيرن با دستپاچگي همراه بود و اين که فدرال رزرو نمي توانست به لمن برادرز کمک کند، چون ديگر مهماتش ته کشيده بودند. اين اتفاقات اطمينان را در بازار از بين برد.
نجات بير استيرن، در ايجاد هراس عمومي در بازار نقش انکارناپذيري داشت. اين اقدام حتي به تلاش هاي بانک هاي ديگر براي جذب سرمايه ضربه زد و در شکست لمن برادرز در پيداکردن يک ناجي خصوصي بسيار موثر بود. زيرا خريداران بالقوه (و سهامداران و اعضاي هيات مديره شان) همان تسهيلاتي را از طرف عموسام انتظار داشتند که جي.پي مورگان براي بير استيرن دريافت کرده بود.
در چهاردهم فوريه ، فقط يک ماه پيش از طرح نجات بيراستيرن، آقاي برنانک و هنري پاولسون، وزير خزانه داري در مقابل کميته بانکي سنا شهادت دادند. هر دو آنها به سناتورها گفتند که نرخ بهره فدرال رزرو کاهش مي يابد و بسته محرک اقتصادي 170ميليارد دلاري که هفته پيش از آن تصويب شده بود از رکود جلوگيري مي کند. آنها همچنين در فوريه شهادت دادند که نگران شکست بانک ها نيستند، چون هر دو بانک سرمايه کافي دارند و به سرمايه خارجي اضافي هم دسترسي دارند. در عرض يک ماه اظهارات آنها راجع به وضعيت اقتصاد و توانايي شان در حل مشکلات بازارهاي سرمايه تغيير جهت داد. مقامات در نتيجه از دست دادن اعتمادشان به قدرت سيستم بازار آزاد و توانايي بازار ملي سرمايه در تصحيح خود به سوي اين شرط که بايد از راه هاي سنتي نقدينگي کافي به بازار تزريق شود، تغيير جهت دادند.
به علاوه دولت اشتباها راه حل هاي مبتني بر بازارها را وقتي به طور موقت فروش استقراضي سهام (short selling) را ممنوع کرد، کنار گذاشت. با دفاع از اين که «فروش استقراضي سهام لجام گسيخته در کاهش هاي ناگهاني اخير در قيمت هاي اوراق بهادار موسسات مالي که از ارزش گذاري هاي واقعي دوراند موثر است»، کميسيون ارز و اوراق بهادار موقتا فروش استقراضي سهام را در موسسات مالي قدغن کرد. اين ممنوعيت از 17 سپتامبر تا 11:59 بعد از ظهر 8 اکتبر برقرار بود و تنها وقتي رفع شد که طرح نجات خزانه داري تصويب شد.
زماني که طرح نجات تصويب شد، بازارها در نتيجه بدبيني دولت به توانايي آنها در تصحيح بازار سرمايه، دچار ضعف شدند. اين انديشه که دولت ها مي توانند به جاي بخش خصوصي بازاري براي دارايي هاي بانکي توقيف شده خلق کنند به شدت گمراه کننده بود.
راه حل هاي به کار رفته اين پيام را در بر دارند که منابعي که به مديريت ريسک اختصاص مي يابند به هدر مي روند. تمام اين طرح ها موسسات مالي را که با دنبال کردن حباب وام هاي رهني مانند موش صحرايي عمل کردند تشويق مي کند در حالي که موسساتي که خودداري کردند و از ريسک اجتناب کردند و تفکر و عملکرد مستقل داشتند بايد تشويق شوند.
اين سياست که «يا وال استريت برنده مي شود يا آمريکا مي بازد» به کلي با اصول مسووليت شخص و شرکت که براي يک بازار مالي کارکردي حياتي است منافات دارد.
وضعيت به سمتي پيش رفته که موسساتي چون مريل لينچ که گام هاي قاطعي در جهت حل مشکلاتشان برداشتند احمق جلوه مي کنند و بانک هايي که نسبت بدهي به دارايي خالص شان را حفظ کردند و سخت کوشانه برنامه بيمه سپرده ها که از آنها در مقياسي بسيار کوچک نسبت به رقباي بانکي شان حمايت مي کند را پي گرفتند، به هيچ گرفته مي شوند.
اگر کميسيون ارز و اوراق بهادار نصف اين کوشش را در کشف حقه ها و حسابداري مضحکي که فروشندگان استقراضي سهام انجام داده اند، به کار مي برد، الان بازار سرمايه ما درحال انفجار از داخل نبود. و تنها هم اکنون که کنگره به مباحث مربوط به بحران در بازار سرمايه مي پردازد و سياستمداران و قانون گذاران به بحث هاي بي پايه مربوط به دست کاري بازار رو آورده اند، فروشندگان استقراضي سهام هم مانند ديگر فعالان بازار با محدوديت هاي جديد در فعاليت هاي شان مواجه اند.
البته که دستکاري بازار اتفاق مي افتد، اما تنظيم کننده هاي فدرال رزرو مستحق بيشترين سرزنش هستند. سال هاي سال کميسيون ارز و اوراق بهادار توانايي شرکت ها براي حفظ خودشان از دستکاري هاي فروشندگان استقراضي سهام را مختل کرده اند. کاراترين راه براي يک شرکت براي واکنش به تلاش براي دستکاري در قيمت سهامش بازخريد سهام خودش و همزمان ايجاد مانع براي بوجود آمدن فرصت فروش استقراضي و فرستادن سيگنال سلامت مالي به بازار سرمايه است.
با اين حال، مدت هاست که شرکت ها در مقابل کميسيون ارز و اوراق بهادار که هر گاه شرکت ها قصد دارند سهامشان را بازخريد کنند، آنها را با دست کاري بازار جريمه مي کند، آسيب پذير شده اند. سرانجام کميسيون ارز و اوراق بهادار بعد از سقوط بيراستيرن و لمن برادرز وقتي که تصريح کرد که در مواجهه با فروشندگان استقراضي سهام اشتباهاتي رخ داده است، به اين مشکل اعتراف کرد.
طرح نجات بير استيرن، محدوديت هاي فروش استقراضي سهام و تعهد 700ميليارد دلاري دولت براي خريد دارايي هاي رهني بد ارزيابي شده، همين نقيصه را دارند: آنها از اين که بازارها بانک هايي را که نسبت بدهي به دارايي خالص را رعايت نمي کنند و بيش از حد ريسک مي کنند را ادب کنند ممانعت مي کنند. به علاوه مديران با احتياطي را که محافظه کارانه سرمايه گذاري مي کردند، بدهي هاي شرکت شان را درسطح قابل قبولي نگه مي داشتند و به سختي تلاش مي کردند تا بتوانند درصورت نياز سرمايه جديد به دست آورند را تنبيه مي کنند. همچنين حمله کميسيون ارز و اوراق بهادار به فروش استقراضي سهام، سوداگران دانا که منابع شان را در شرکت هايي که بدهي بالا و دارايي هايي که به طور غير واقعي ارزش گذاري شده، دارند سرمايه گذاري نکردند را تنبيه مي کند.
بازارهاي آزاد هزينه بر و گيج کننده اند. با اين وجود، تنها راه موثر در حل و فصل بحران فعلي اجبار شرکت هايي که آشفتگي ايجاد مي کنند به تحمل حداقل قسمتي از هزينه اشتباهات شان است. از همه مهم تر اين که وقتي بازارها درحال برگشتن به شرايط عادي هستند، مسوولان بايد در مقابل سيل اتهاماتي که به بازار وارد مي شود بايستند و در جهت بازگرداندن اطمينان به سيستم عمل کنند.
منبع:روزنامه دنياي اقتصاد
ارسال توسط کاربر محترم سايت : omidayandh
اضافه کردن نظر
نام:
پست الکترونيک:
نظرات کاربران:
کد امنیتی: تصویر امنیتیتغییر عکس