جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


طبيعت دوستي ساختمان ها در تهران!
-(1 نفر) 
طبيعت دوستي ساختمان ها در تهران!
بازدید 277
گروه: دنياي فن آوري
کمتر از 30 سال پيش وقتي رنزو پيانو به عنوان يکي از نوگراترين و آوانگاردترين معماران عصر حاضر براي افتتاح يکي از پروژه هاي تجاري اش به شرق دور دعوت شده بود در سخنراني کوتاهي اعلام کرد معماري اجباراً بايد با محيط زيست گره بخورد. در آن زمان اين سخن احترام گذاشتن به مردمي تلقي شد که با خشم پلاکاردهايي را به نشانه اعتراض به قطع درختان براي ساخت همين عمارت در دست گرفته بودند. اما پيانو آگاهانه از شروع مسيري سخن مي گفت که امروز به عنوان يکي از اصول مهم توسعه شهري به آن نگريسته مي شود و در شهرهاي توسعه يافته آن را همسنگ «توسعه پايدار» مي دانند.

طبيعت دوستي ساختمان ها
 

امروزه بسياري از کلانشهرهاي دنيا سوداي رسيدن به شرايطي را دارند که در آن توسعه شهري نه تنها همراه محيط زيست بلکه جزء و لازمه آن باشد. در آخرين اجلاس شهرداران کلانشهرهاي آسيايي که در تهران برگزار شد، سخنراني بسياري از مدعوين به معرفي پروژه هايي گذشت که علاوه بر داشتن مولفه هاي معماري سبز در توسعه پايدار شهرها نيز نقش عمده اي دارند. چنين سازه هاي شهري و عمومي در مقياس بومي نه صرفاً به عنوان يک بنا بلکه جزيي از ساختار تسهيل کننده شهر به حساب مي آيند تا از طريق آنها شهروندان بتوانند با کاهش مصرف انرژي، افزايش بهره وري و دوستي با طبيعت به صورت خودآگاهانه در حفظ منابع طبيعي شهر مشارکت داشته باشند.
گرچه شايد اين گونه به نظر برسد که معماري سبز نوعي حرکت سرمايه داري از سوي کشورهاي پيشرفته جهان باشد، اما ترديدي نيست که در حال حاضر اين کشورهاي در حال توسعه و خصوصاً آسيايي هستند که در راه تحول شهرهايشان دست به دامن معماري سبز شده اند، همان گونه که بسياري از کارشناسان برج ساخته شده در ابوظبي را اولين برج واقعاً سبز جهان مي دانند؛ برجي که در همين نزديکي ما و در يکي از کشورهاي منطقه واقع شده است يا شهر چيني در دامنه يانگ تسه که قرار است به عنوان نخستين شهر سبز جهان در سال 2020 به روي مردم گشوده شود.

تهران و توسعه پايدارش
 

درباره جايگاه تهران به عنوان پايتخت ايران که يکي از 10 شهر پرجمعيت جهان به حساب مي آيد، در حوزه معماري سبز و توسعه پايدار سخن گفتن چندان آسان نيست چرا که در وهله اول به لحاظ ساختار قدرت سياسي، «مديريت واحد شهري» در اين ابرشهر به تعريف روشني نرسيده و همچنان در ميان دو قطب شهرداري دولت در نوسان است، به طوري که مشخص نبودن منابع اعتباري و نبود توجه دولت به حمل و نقل عمومي اصلي ترين دليل آلودگي پايتخت بوده و از سوي ديگر تعاريف و استانداردهاي جهاني براي بررسي روند پايدار شدن توسعه شهري در تهران چندان مصداق پذير نيست.با اين همه در حالي که دولت در تلاش است با توان حداکثري پروژه مسکن سازي مهر را در حاشيه ابرشهر تهران به سرانجامي برساند، شهرداري با فراغ بال بيشتر به دنبال جذب ايده هاي نو در حوزه مديريت شهر و حرکت به سوي معماري تلفيق شده با محيط زيست است.
اين گام اگرچه هنوز تا رسيدن به وضعيت شفافي درباره معماري سبز فاصله دارد اما مي تواند تلاشي ظرفيت ساز در اين حوزه به شمار آيد. در اين ميان معماران، شهرسازان و شارحان آکادميک معماري و شهرسازي معتقدند چنين نگرشي از سوي فضاهاي آموزشي به بافت شهر و مديران آن انتقال يافته چرا که شهرداري در سال هاي گذشته آنقدر درگير با حوزه خدماتي بوده که توان انديشيدن به چنين موضوعات طولاني مدتي را نداشته است. اين در حالي است که مديران شهري نيز به توسعه پايدار و تسليم معماري در برابر محيط زيست چندان خوشبينانه نگاه نمي کنند به گونه اي که محمدهادي حيدرزاده مشاور شهردار تهران در امور محيط زيست در اين باره گفته است: «مشکل تهران براي توسعه پايدار يکي دو تا نيست.
حتي در جانمايي اين شهر که کانون توسعه شده، بررسي هاي درست و دقيقي صورت نگرفته و وقتي چنين اتفاقي از ريشه افتاده، توسعه پايدار صرفاً مي تواند يک حرف باشد. چون با توجه به وضعيت فعلي که باغ ها و بسياري از عوامل طبيعي از بين رفته اند، برنامه ريزي براي توسعه پايدار از جنبه اکولوژيک تقريباً محال خواهد بود.» بنابراين بيجا نيست که اين مقام مسوول بگويد: «در مورد شاخص هاي توسعه پايدار در تهران شاخص هاي پاييني داريم!» دکتر بحريني نيز در کتابي که به بررسي توسعه پايدار پرداخته، آورده است: «به جرات مي توان گفت تغيير وضعيت کنوني شهرها (از ناپايداري) و هدايت آن در جهت پايداري، مستلزم يک تحول در تفکر يا يک تغيير بنيادي در نحوه فکر و عمل ماست، ليکن کمتر کسي پا را از اين فراتر گذاشته، خصوصيات و راه هاي عملي چنين تحولي را بيان کرده است.»

اصول معماري سبز
 

به تازگي بعضي از بام خانه ها را با انواع درختچه ها و گل ها مي آرايند و آن را حرکتي در جهت معماري سبز مي دانند. اين برداشت غلط از معماري محيط زيستي شايد بيشتر نگاه ساده دلانه به چنين موضوع بااهميتي باشد. گو اينکه در حال حاضر دسته اي از شرکت هاي خدماتي از قبل تبليغات خود براي سبز کردن بام خانه ها به نام «معماري سبز» درآمد قابل توجهي دارند! ضعف اطلاعات در اين حوزه باعث شده بسياري از بناهاي عمومي و شهري يا آسمانخراش هاي تاثيرگذار نيز دست به دامن چنين ظواهري شوند و حضور خود را در شهر به گونه اي که نيستند، توجيه کنند! اين در حالي است که تهران از نظرگاه محيط زيستي با بحران جدي روبه روست و علاوه بر آلودگي هوا و ترافيک منابع حياتي اش نيز در معرض خطر قرار گرفته است. تاکنون اصولي براي معماري سبز نوشته نشده، اما نگاهي به بعضي از پروژه هاي انجام شده در اين حوزه حکايت از آن دارد که مهم ترين اصل اين معماري، حفاظت از انرژي است. حفاظت از انرژي بايد با دو مولفه انجام شود.
به گونه اي که هم کاهش مصرف سوخت در سازه را پوشش دهد و هم کاهش مصرف انرژي در ساخت بنا را. به همين دليل است که معماران اين عرصه به استفاده از مصالح اقليمي روي مي آورند و در بناهاي خود از مصالح بوم آورد و منابع انرژي محلي بهره مي گيرند و اين دومين اصل معماري سبز است. در اصل سوم که به «کاهش استفاده از منابع جديد» شهرت يافته، معماران مي کوشند ساختماني طراحي کنند که استفاده از منابع و مصالح جديد را به حداقل رسانده و در پايان عمر مفيد خود، منبعي براي ايجاد سازه هاي ديگر به حساب آيد. اين استفاده مجدد مي تواند در مسير استفاده از مصالح بازيافت شده يا فضاهاي بازيافت شده شکل بگيرد، اما بايد به ياد داشت که بازيافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشي از تاريخ و پيشينه معماري است.
معماري مدرن با احترامي که براي کاربران قائل شد، ساختمان را در ساختار شهرها به جايگاهي رساند که تمام اصول شهري بر پايه آنها تعريف مي شد. اما معماري سبز با شورش عليه اين نوع نگاه به تمامي استفاده کنندگان ساختمان احترام مي گذارد.
به نظر مي رسد اصل احترام به کاربران، ارتباط اندکي با آلودگي ناشي از تغييرات اقليم جهان و تخريب لايه ازن داشته باشد اما فرآيند سبز از معماري که شامل احترام براي تمامي منابع مشترک در ساخت يک ساختمان کامل هستند، انسان را از اين مجموعه خارج نمي کند. گام بعدي معماري سبز قطعاً احترام به سايت است. گلن مورکات معمار استراليايي مي گويد ساختمان بايد زمين را به گونه اي آرام و سبک لمس کند. اين گفته يک ويژگي از تعامل ميان ساختمان و سايت آن را در خود دارد که براي فرآيند سبز امري ضروري بوده و البته داراي ويژگي هاي گسترده تري نيز هست. ساختماني که انرژي را حريصانه مصرف مي کند، آلودگي توليد مي کند و با مصرف کنندگان و کاربران خويش بيگانه است در نتيجه هرگز زمين را به گونه اي آرام و سبک لمس نخواهد کرد.

پوست اندازي شهر
 

بر اساس تازه ترين آمارها 98 درصد از ساختمان هاي تهران کوتاه و کمتر از 9 طبقه هستند و اين موضوع نشان مي دهد که پايتخت آماده يک پوست اندازي ساختماني به منظور افزايش توان سکونتگاهي است. بنابراين مي توان از اين فرصت براي افزايش تعامل معماري و شهر با محيط زيست بهره دوچندان برد. در اين راه ابتدا بايد دست به دامان معماراني شد که در پروژه هاي ساختماني خود اصول ساده اما حياتي معماري سبز را رعايت کنند و در نهايت با ايجاد بلوک بندي هاي شهري، مناطق شهري محيط زيستي فراهم کرده که در طولاني مدت به ايجاد يک شهر محيط زيستي مي انجامند. اولين قدم ها در اين راه سخت خواهند بود چرا که سليقه معماري کشور در طول اين سال ها با بي انضباطي ها و کپي کاري هاي سهل انگارانه همراه بوده و ايجاد تعهد در بدنه ساخت و ساز کشور کار مشکلي است.
منبع: تبيان زنجان
ارسال توسط کاربر محترم سايت : msjmsj77
اضافه کردن نظر
نام:
پست الکترونيک:
نظرات کاربران:
کد امنیتی: تصویر امنیتیتغییر عکس